لغتنامه هانا جونم
مامان دایه بابا بابا شاهو داهو هیروهوا باباحاجیبابا جی عاطیهعاطیه هاجر هاجی بابا محمدممد عمهعمه وفااوف پریا بریا بارانبایه بریمبو خوراکیگگه عمو مامه گنجیشک یاهرچیزی ناز باشهجوجو باشهباش فدات بشه مامانت دخترم داره کم کم صحبت کردن رو یاد میگیرهفدات شه مامان دلیل زنده بودنم نفسمیهانا دددددددددددددددددددددددووووووووووووووووسسسسسسسسستت داررررررررررررررررررررررررررررم بی نهایت