من وبابای هانا از هم جدا شدیم
من وبابات ازهم جدا شدیم نمیدونم چی بگم ولی دخترک نازم بدون از همه ی دنیا برام مهم تری تنها دلیل زنده بودنم خیلی سخته از کسی که ۹ماه انتظار دیدنشو داشتم لحظه لحظه آرزوی بزرگشدنشو داشتم همه کسم نفسم هانا دور باشم ولی مجبورم هانا همه کسمی دخمل نازم عسلم دوستت دارم .جا داره از همه ی دوستانی که کمکم کردن تو لحظات سخت قوی باشم تشکر کنم اگه شما ها نبودین نمیتونستم قوی باشم ممنونم از همتون میام بهتون سر میزنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی