نفسم هانا جاننفسم هانا جان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 36 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 29 سال و 4 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات کودکی هانا جونم

جمعه 2خرداد

1393/3/12 23:42
نویسنده : مامانی
866 بازدید
اشتراک گذاری

مطالب رو با کلی تاخیر نوشتم گلم فدات شه مامان نفسم 2خرداد عمو شهرام به صرف نهار مارو برد طبیعت ی سرسبز به نام بابا رستم خیلی جای باصفایی بود ولی هوا سرد بود از ترس سرما خورد گی تو زیاد بهم خوش نگذشت دوستت دارم همه کسم عمرم عکس زیادی نداشتم زیاد هم عکس خوبی نبودن هانا چشم سیاه من مامانت فدای موهای فرفریت شه تنها کسی که خیلی برام مهمه توی یه ثانیت رو با دنیا عوض نمیکنم جیگر مامان دوستت دارمبوس

پسندها (13)

نظرات (4)

مامان شیرین خانم
13 خرداد 93 15:19
چه طبیعت قشنگی
مامانی
پاسخ
اره طبیعتش خیلی قشنگ بود
مامان علی
20 خرداد 93 13:18
خیلی وبلاگت صمیمانه وخوبه به ماهم سر بزن من که گذاشتم تو پیوندام
مامان زهرا
21 خرداد 93 20:37
وای چه جای قشنگی،اینجا کدوم شهر و استانه
الــنـــازجوون
26 خرداد 93 21:01
به شادی و تفریح عزیزم......جای قشنگیه